چگونه معیارهای زیبایی زن از قرن پانزدهم به قرن بیستم تغییر کرد

چگونه معیارهای زیبایی زن از قرن پانزدهم به قرن بیستم تغییر کرد
چگونه معیارهای زیبایی زن از قرن پانزدهم به قرن بیستم تغییر کرد

تصویری: چگونه معیارهای زیبایی زن از قرن پانزدهم به قرن بیستم تغییر کرد

تصویری: چگونه معیارهای زیبایی زن از قرن پانزدهم به قرن بیستم تغییر کرد
تصویری: معیار زیبایی در برخی کشور های جهان - #روزمیدیا 2024, مارس
Anonim

زیبایی در قرون وسطی به چه معنا بود؟ نقاشی های روبنس و مدل های معادل اندازه بزرگ معاصر چه چیزهای مشترکی دارند؟ در چه برهه ای از تاریخ بشر زنان سهام خود را نه به زیبایی بلکه به عهده آزادی گذاشتند؟ آناستازیا پستریگای ، منتقد هنری ، بنیانگذار مکتب هنر عامه پسندop_pop_art و نویسنده کتاب عاشق شدن هنر: از رامبراند تا اندی وارهول ، در ستون عادی خود برای bazaar.ru به این س questionsالات پاسخ خواهد داد. ما به همراه ستون نویس خود ، در تلاشیم تا از طریق آثار برجسته هنرمندان مشهور ، ردیابی کنیم که چگونه ایده آل های ظاهری زنانه در طول قرون طولانی هزاره گذشته تغییر کرده است. قرن XV در قرون وسطی دور ، بدن به عنوان یک مورد برای روح درک می شد ، و نشان دادن زیبایی این مورد یک گناه محسوب می شد. در زیر لباسهای متراکم و محکم بسته شده ، دشوار است که ببینیم انتخاب شما چطور جمع شده است. اما مهم نبود: معیار اصلی زیبایی این بود … پوست! بیماری های وحشتناک نه تنها بر او ، بلکه در آینده زن نیز لکه هایی برجای گذاشت. بنابراین ، آنها همانطور که می گویند ، از صورت آب می نوشیدند - ترجیحاً تمیز ، بدون آلودگی به انواع عفونت های قرون وسطایی. و نکته در زیبایی شناسی اصلاً این نیست: مردان اینگونه دختران را محاسبه می کنند که می توانند وارثانی سالم به دنیا آورند. قرن شانزدهم در رنسانس ، هر آنچه سالم به نظر می رسید ایده آل تلقی می شد. بنابراین ، زیبایی ها نازک و چاق نبودند ، اما همیشه دارای شانه های شیب دار و شکمی کمی قابل توجه بودند. مد برای پوست روشن در هیچ کجا ناپدید نشده است: اکنون دشمن اصلی زیبایی زن برنزه اعلام شده است - نشانه ای از منشا غیر قابل انکار. عاشقان آفتاب کشیدن نه تنها ظاهر و چشم انداز ازدواج بلکه زندگی خود را نیز به خطر می اندازند: مواد آرایشی که ما به آنها عادت داشتیم وجود نداشتند و همه چیزهایی که می توانند پوست را سفید کنند حاوی سرب کشنده بود. قرن هفدهم در قرن هفدهم ، آرمان های زیبایی به اندازه بزرگتر رسیده بودند. به نظر می رسد روبنس بزرگ در کل زندگی حرفه ای خود هرگز حتی یک زن لاغر را نقاشی نکرده است - و تا امروز زیبایی های پف کرده را "روبنسیان" می نامیم. حتما زمان خوبی بوده است که سلولیت دلیل بر محکومیت و شوخی های بی رحمانه نبود ، بلکه نشانه یک زندگی و زیبایی "خوب" بود. قرن هجدهم 100 سال پس از روبنس ، خانمها به این نتیجه رسیدند که هیچ چیز زیباتر از جوانی ، با گونه های صورتی ، کمر نازک و پاهای کوچک ، وجود ندارد. بنابراین ، کرست های سرخ و تنگ و کفش هایی با پاشنه های خمیده از پایه شیک بالا رفتند. لباس ها شبیه کیک هایی با خامه زده شده و گل رزهای خامه ای بودند و کوکت های واقعی در پشت این تزئین عمدی پنهان شده بودند - برای آنها "به طور طبیعی" با کلمه "زشت" مترادف بود. آغاز قرن نوزدهم با این حال ، در آغاز قرن 18 و 19 ، اتفاق عجیبی رخ داد: زنان ناگهان لباس کمد یک بار ضروری ، اما در واقع کاملا غیرانسانی - یک کرست را کنار گذاشتند. زنان مد از ایده آل های دوران باستان الهام می گرفتند ، و خانم های باستان حتی نمی توانستند فکر کنند که لباس ها می توانند بی رحمانه دنده های آنها را فشار دهند - این غیر طبیعی است! بنابراین ، معاصران ناپلئون بناپارت افتخار شگفت انگیزی داشتند: آنها عاشق زیبایی های فارغ از آغوش فولاد مد شدند. اما چندین سال گذشته است - و مد حق خود را برای انجام هر کاری را که می خواهد با طرح و شکل یک زن ، حتی با وجود داده های اولیه ، به دست آورد. قرن نوزدهم در عصر کارل بریولوف هنرمند ، طبیعت های عاشقانه اولین زیبایی ها محسوب می شدند. آنها همیشه کرست می پوشیدند ، شانه هایشان را بطور حسی برهنه می کردند و در معابدشان فرهای بازی می پیچیدند ، و در توپهایی که با سستی خود را محکم می کردند ، نگاهی رویایی به خود می انداختند و نگاههای مشتاقانه ای به آقایان خوش تیپ می انداختند. آغاز قرن بیستم در شمایل ایده آل زنانه ابتدای قرن 20 ، خطوط حدس می زنند که بعد از نیم قرن به ویژگی مرلین مونرو تبدیل می شود: نیم تنه ای باشکوه ، کمر نازک ، باسن های رسا - بلیط ورود به صفات زیبایی ها. این زمان زنانگی شدید بود ، جایی که پیشرفت در آن پا به پا کرد. و در حالی که خانم ها دوباره کرست ها را بند می زدند ، یک مرد بسیار با استعداد فهمید که چگونه می توان این عذاب را از بخار مدرنیته خلاص کرد. این مرد طراح مد پاول پوآرت بود و او به جهانیان نشان داد که می توان لباس های زنانه را همانند پیراهن های مردانه برش داد: آزاد و مطابق شکل طبیعی.ایده های قرن XX پوآرت گرداب تاریخ را به خود جلب کرد: جنگ جهانی اول باعث شد زنان زیبایی را فراموش کنند و راحتی را به یاد بیاورند. اما جنگ تمام شده بود و من نمی خواستم به آرمان های قدیمی برگردم. دوران "گتسبی بزرگ" نوع جدیدی از زنانگی را به ما داد: پسرانه شیطنت ، روشن ، آزاد. دختران فلاپر موهای خود را کوتاه می کنند ، سریع حرکت می کنند ، به سرعت زندگی می کنند. اما این ایده آل به آخرین سکه بزرگ قلک استاندارد های زیبایی تبدیل شد: طی صد سال گذشته ، هیچ چیز جدیدی در مورد نیازهای ظاهری زن اختراع نشده است. مریلین مونرو یک زیبایی محسوب می شود و در آغاز قرن بیستم ، ادی Sedgwick ، موزه اندی وارهول ، قهرمان ایده آل فیتزجرالد می شود ، و مدل های مدرن اندازه بزرگ به دنبال نقاشی های روبنس هستند. به نظر می رسد تاریخ سعی دارد به ما اشاره کند: شما نمی توانید با ایده آل همراه باشید ، و در پیچ های شدید می توانید چیز اصلی - خود و زیبایی منحصر به فرد خود را فراموش کنید.

توصیه شده: