موردویان ژانا د آرک ، راهبه النا آرزاماسکایا: هم رزم استپان رازین ، که با پنی سیلین معالجه می کرد

موردویان ژانا د آرک ، راهبه النا آرزاماسکایا: هم رزم استپان رازین ، که با پنی سیلین معالجه می کرد
موردویان ژانا د آرک ، راهبه النا آرزاماسکایا: هم رزم استپان رازین ، که با پنی سیلین معالجه می کرد

تصویری: موردویان ژانا د آرک ، راهبه النا آرزاماسکایا: هم رزم استپان رازین ، که با پنی سیلین معالجه می کرد

تصویری: موردویان ژانا د آرک ، راهبه النا آرزاماسکایا: هم رزم استپان رازین ، که با پنی سیلین معالجه می کرد
تصویری: فیلم سینمایی خارجی "پیام اور ژان دارک" دوبله فارسی 2024, مارس
Anonim

این زن چیزهایی را ترکیب کرد که برای قرن 17 قابل مقایسه نبود - او یک راهبه ، شورشی و جادوگر بود. او از کمان شلیک کرد ، با مردم با کپک برخورد کرد و در بین مردم عادی اقتدار باورنکردنی داشت. مانند بسیاری از شخصیت های خارق العاده دیگر که از میان مردم بیرون آمدند ، آلنا آرزاماسکایا به زندگی خود به طرز غم انگیزی پایان داد ، اما حتی مرگ او نیز ویژه و سازنده بود.

Image
Image

سه قرن بعد ، سه قوم در حال مبارزه برای کسب حق به نام آلنا آرزاماسکایا متعلق به خود هستند: روس ها ، موکشان ها و ارزیان ها. این زن در موردویا در یک خانواده قزاق متولد شد ، اما برای همه کسانی که بین اوکا و ولگا زندگی و زندگی می کنند به یک قهرمان تبدیل شد.

آلنا در نزدیکی آرزاماس در دهکده قزاق ویزدنایا اسلوبودا متولد شد. تاریخ سال تولد وی یا جزئیات سالهای جوانی زندگی وی را برای فرزندان حفظ نکرده است. فقط مشخص است که آلنا خیلی زود با دهقان ثروتمندی که خیلی بزرگتر از او بود ازدواج کرده بود.

زندگی خانوادگی این دختر مدت زیادی طول نکشید - به زودی شوهرش بیمار شد و درگذشت. در آن زمان ازدواج برای دومین بار آسان نبود و زندگی در تنهایی حتی بدتر است ، بنابراین آلنا راهی ساده و شایسته برای خود انتخاب کرد - او به صومعه نیکلاس در آرزاماس رفت.

صادقانه بگویم ، آن زمان بود که آلنا نام خود را دریافت کرد ، که ما او را با آن می شناسیم ، زیرا هیچ کس نمی داند چه چیزی در بدو تولد به او داده شده است. زندگی در صومعه برای زن قزاق خوب بود. در آنجا او نه تنها خواندن و نوشتن را آموخت ، بلکه در پزشکی نیز تسلط یافت.

در قرن هفدهم ، صومعه ها با گیاهان و دعاها درمان می شدند ، زیرا همه چیز دیگر جادوگری و سانسور شده بود. اما آلنا رویکرد خاصی برای درمان داشت - او از کپک آبی که در حمام صومعه جمع کرده بود به عنوان دارو استفاده کرد. پمادهای تهیه شده از ماده ای که مردم آن را بی فایده و حتی مضر می دانند ، زخم های چرکی و بیماری های پوستی را کاملاً بهبود می بخشد.

دهقانان محلی با کمال میل از آلنا معالجه می کردند ، اما آنها در میان خود شایعه می کردند که کمک او بدون شیطان نمی تواند انجام دهد. غسالخانه ، جایی که زن داروهایش را می نوشید ، به طور سنتی محل زندگی ارواح شیطانی محسوب می شد. اما این واقعیت که این شفا دهنده در صومعه زندگی می کرد ، تا حدودی اطمینان بخش بود. این همچنین نقشی ایفا کرد که برای بسیاری از افراد کمک آلنا آخرین امید برای درمان بود.

منابع تاریخی می گویند که آلنا حداقل 20 سال را در صومعه گذراند و به همه کسانی که برای معالجه به او مراجعه کردند کمک کرد. او به یک دلیل خیلی غیرمعمول تصمیم گرفت صومعه خود را ترک کند - او آغشته به ایده های استپان رازین بود که در سال 1667 درباره او صحبت شد.

تصمیم برای شرکت در جنگ دهقانان به راهبه آلنا در سال 1669 رسید. او تیر و کمان برداشت ، سوار اسب شد و از روستاهای اطراف عبور کرد تا شبه نظامیان را جمع کند. اقتدار جادوگر به او اجازه داد در مدت كوتاهي گروهي متشكل از 300-400 نفر را تشكيل دهد كه اين زن نخستين پيروزي هاي خود را بر روي سربازان تزار به دست آورد.

استپان رازین. V. I. سوریکوف. سال 1906

در سال 1670 گروه آلنا با گروهی از دهقانان فیودور سیدوروف متحد شد و تعداد آن 700 نفر بود. وی با این نیروی چشمگیر مطابق با معیارهای آن زمان ، ارتش فرماندار آرزاماس ، لئونتی شایسوکوف را کاملاً شکست داد و شهر تمنیکوف را تصرف کرد.

خانه چوبی از این جهت خوب بود که تماشای شکنجه اعدام شدگان را که متدین و مهربان به حساب می آمد ، از بین برد. توبه حتی در مقابل مرگ هم از النا سبقت نگرفت - خود زن وارد چاه شد. در حالی که آتش از خانه چوبی می سوخت ، حتی یک صدا هم به گوش نرسید - راهبه شجاع حتی یک لحظه جشن را به جلادان خود تحویل نداد.

محکوم به سوزاندن در یک خانه چوبی

داستان النا آرزاماسکایا چنان غیرمعمول بود که نه تنها در روسیه ، بلکه در اروپا نیز به طور گسترده ای شناخته شد.یوهان فیش ، مورخ مشهور آلمانی قرن 17 ، در کتاب خود اعدام این زن را با کلمات زیر توصیف کرد:

چند روز پس از اعدام رازین ، یک راهبه سوزانده شد ، که در همان زمان با او بود ، مانند آمازون ، در شجاعت غیر معمول خود از مردان پیشی گرفت. شجاعت او نیز در هنگام اعدام ، هنگامی که با آرامش به لب یک خانه چوبی بنا به رسم چوب ، کاه و سایر چیزهای قابل اشتعال مسکو ساخته شده و با عبور از خود و انجام سایر مراسم ، با جسارت به داخل آن پرید ، درب پشت او را محکم کوبید و وقتی همه چیز در شعله های آتش فرو رفت ، ساخت صدا. علی رغم اینکه اطلاعات کمی در مورد آلنا آرزاماسکایا در دست است ، رمان ها ، شعرها و نمایشنامه هایی در مورد این زن نوشته شده است. این جاندارک مردوویایی ، که برای آزادی و عدالت جنگید ، در تاریخ قرون وسطی اواخر روسیه اثری محکم برجای گذاشت و هنوز در کشور خود ، موردوویا مورد احترام است. همچنین نگاه کنید به: دانشمندان روسی چهره یک تزار سکایی ، مورگنسترن را نشان دادند - سلاحی ساده و وحشتناک از قرون وسطی ، کاذب دیمیتری اول: یک فریبکار ماجراجو یا اولین تزار اصلاح کننده؟ ، "صبح اعدام استرلتس": چگونه پیتر حمام خون را در میدان سرخ ترتیب دادم

توصیه شده: