افراد قدیمی خود را پیر می کنند

فهرست مطالب:

افراد قدیمی خود را پیر می کنند
افراد قدیمی خود را پیر می کنند

تصویری: افراد قدیمی خود را پیر می کنند

تصویری: افراد قدیمی خود را پیر می کنند
تصویری: افرادی که بلافاصله به سزای اعمال شان رسیدند - (قسمت 2) 2024, مارس
Anonim

او با وجود سنش مدل شد. و راز اصلی جوانی را آموختم.

مستمری بگیران شاغل در روسیه غیر معمول نیستند. احتمالاً به این دلیل که کار برای آنها سرگرمی یا تجمل نیست بلکه وسیله ای برای بقا است. به همین دلیل ، همه افراد از کار و حتی از زندگی به عنوان مثال لذت نمی برند. اما این قاعده غم انگیز استثنائات دلپذیری دارد. ایرینا بلیشوا نه تنها یک مستمری بگیر شاغل است ، بلکه یک فرد خوشبخت است که در زمان حال زندگی می کند. ایرینا علی رغم سن ، یک مدل محبوب و منتقد فعال مفهوم پیری است. او مطمئن است که در زمان ما این مفهوم فقط برای توجیه جهل و تنبلی انسان وجود دارد. ایرینا بلشوا در مورد این موضوع و نحوه جوان ماندن در هر سنی به Lente.ru گفت.

"Lenta.ru": تا همین اواخر اعتقاد بر این بود که تجارت مدلینگ همان مکانی است که سالمندان در آن تعلق ندارند. و اکنون حتی آژانس های ویژه ای نیز برای مدل های قدیمی ظاهر شده اند. ایده آژانس "اولدوشکا" ایگور گوار را چگونه دوست دارید؟

بلیشوا: در حالی که ژنتیک کوانتوم و روانشناسی کوانتوم در خارج از کشور در حال توسعه است ، که به طور کلی انقلابی در درک موضوع پیری ، یا بهتر بگوییم ، وجود آن را زیر سوال می برد ، در کشور ما جوانان که باید نگاه گسترده ای داشته باشند به همه چیز از نگاه افراد قدیمی نگاه می کنند افرادی از آکادمی علوم روسیه.

در اینجا ایگور گوار با آژانس خود "Oldushka" است. نام خود و بر این اساس ، بنر این شرکت به اشتباه انتخاب شده است. از این گذشته ، دختران جوان مشتاق برای ایگور می نویسند که چگونه می خواهند هر چه زودتر پیر شوند و به او برسند. اینجا همه چیز وارونه شده است. "پیر شدن زیباست!" - آیا شما می توانید حتی بیشتر از چنین شعارهایی احمقانه تصور کنید؟

از چی؟

من هنوز شخصی را ندیده ام که از پیری زیباتر باشد. هیچ کس هنوز با فشار خون بالا ، آنژین پکتوریس ، اسکلروز پیر ، دیابت و غیره آراسته نشده است. اما آنچه می خواهم بگویم: پیری از جهل و تنبلی ناشی می شود. لازم است این ایده را که پیر بودن اجتناب ناپذیر است و "Oldushka" فوق العاده است ، به بیرون پرتاب کنیم.

اما برخی فرایندهای عینی وجود دارد …

یازده سال پیش وقتی مرکز انکولوژی را ترک کردم ، تصمیم گرفتم که به طور هدفمند از سلامتی خود مراقبت کنم. معلوم شد که می توانید با یک مربی هالیوود تناسب اندام انجام دهید و در یک ماه و نیم وارد ریتم این فعالیت شوید ، لذت و شادی فوق العاده ای را در کل بدن احساس کنید. من تصمیم گرفتم آن را با دوستم که در دانشگاه با او ژیمناستیک هنری مشغول بودیم ، به اشتراک بگذارم. او به من چه گفت؟ اینکه او می خواهد برای لذت خودش زندگی کند و ورزش بدنی عذاب است. و اکنون پیرزنی سنگین را در او می بینم که به چوبی تکیه داده و پای خود را به پشت خود می کشد. این دوست من است که بسیار فعال ، ورزشکار و پرانرژی بود!

می توانید من را تحقیر کنید ، می توانید با گوجه فرنگی مرا دوش بگیرید ، اما افراد پیر خود را پیر می کنند. این یک انتخاب آگاهانه است که می تواند در سنین جوانی انجام شود ، زمانی که افراد ناگهان دیروز زندگی خود را شروع می کنند ، دیگر حرکت نمی کنند و به ورزش می پردازند. و در مورد آن چه باید کرد؟ به مردم بیاموزید که خودشان را دوست داشته باشند.

مردم به شما اعتراض خواهند کرد - آنها خواهند گفت که زندگی آنها شکر نیست ، آنها در ورزش نیستند …

لازم است کلمه "پیری" را در همه جا بیرون بیندازید. هنگامی که فکر پیری را بپذیرید ، پس از آن تسلیم انحطاط می شوید ، شروع به زندگی می کنید ، نه زندگی. بیست نظریه علمی پیر شدن وجود دارد و هر یک دارای پادزهر است. اما یا آنها در این مورد چیزی نمی دانند - این جهل است ، یا آنها کاری نمی کنند ، حتی اگر بدانند - این از روی تنبلی است.

دیده می شود که شما فردی تحصیل کرده هستید. قبل از بازنشستگی چه کاری انجام می دادید؟ شما کجا درس خواندی؟

من در مسکو متولد شدم ، در دانشگاه فنی دولتی باومن مسکو در بخش آکادمیک تسلیکوف ، دانشمند مشهور متالورژی ما تحصیل کردم. این یک محیط بسیار متنوع بود ، مانند برکلی ، جایی که فارغ التحصیلان برای ارتباطات خود در محافل خاص ارزش قائل هستند. و خوش شانس بودم: وارد گروهی شدم که نیمی از بچه ها مدال آور بودند.بعد از فارغ التحصیلی ، من در Stalproekt کار کردم ، سپس همکلاسی من یک دفتر طراحی کوچک را جمع کرد و مرا به محل خود در NIIchermet دعوت کرد. با شروع فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از آنجا رفتم. این کاهش ها شروع شد و من از رئیس خواستم که مرا نیز کوتاه کند. من حق انحصاری خوبی گرفتم.

و سپس به دوره هایی برای کارآفرینان رفتم ، و در آنجا بازاریابی ، مدیریت ، روانشناسی ، تایپ و موارد دیگر را تحصیل کردم. سپس او دستیار معاون می شد و هر روز به طبقه سیزدهم دومای دولتی می آمد ، از پنجره بیرون نگاه می کرد و می دید که پرچم دولت رنگ پریده است و در زیر نور خورشید کمرنگ می شود. در سال های اخیر ، او به عنوان یک مسکن کار می کرد. در واقع ، حتی الان هم بعضی اوقات همین کار را می کنم.

و تجارت مدلینگ از چه زمانی آغاز شد؟

دو سال پیش. در ژوئیه 2016 او از مدرسه مدلهای Zaitsev فارغ التحصیل شد.

چطور رسیدی انجا؟

فهمیدم که این مدرسه جذب می شود. من یاد گرفتم که الزامات مدلها چیست. او در ساعت مقرر با دنده کامل - پاشنه ، لباس این و آن ، با لباس شنا آمد. تماس با مدیر او گفت: "شما چه می کنید! ما فقط دختران پنج تا هشت ساله و دختران 18 تا 26 ساله استخدام می کنیم. و شما چه ارتباطی با آن دارید؟ " جواب دادم که نیاز دارم.

چگونه به فکر بالا رفتن از سکو رفتید؟

من درک می کنم که شیوه زندگی من با روشی که در جامعه روسیه پذیرفته شده متفاوت است ، جایی که بسیاری از مردم به خاطر همان مارکسیسم-لنینیسم ، که در آن عشق به خود ، مراقبت از خود به عنوان یک شکل بد تلقی می شود ، به همه خود احترام نمی گذارند. چندین سال است که من روی خصوصیات مثبت و ضروری این مدل سرمایه گذاری می کنم ، که در پایان همه آنها مانند یک چشمه منفجر می شوند. به خودی خود به هر حال ، من هر روز پیلاتس انجام می دهم ، نه دو ضربه - سه ضربه ، اما درست تا عرق. و من خیلی کارهای دیگر را انجام می دهم که ذاتی یک زن عزت نفس است.

و زایتسف چطور؟

خوب ، در پایان ، یگور زایتسف دستور داد که به صورت جداگانه با من تحصیل کند. هر درس یک ساعت و نیم ، نجس و سایر رشته های مدل سازی به طول انجامید. علاوه بر این ، دختران دیگر جلسات گروهی با همان مدت دارند. هرکدام از آنها چه مدت موفق به پیمودن سکو می شوند؟ و در اینجا من تنها هستم - زیر نگاه مراقب یک مربی.

من با این مطالعات طوری رفتار کردم که گویی موفق می شوم جایزه نوبل دریافت کنم. تمام تمرینات در خانه با یک تایمر تکرار شد. و همچنین از همسایه خود که در طبقه زیرین زندگی می کند ، خواستم که بیاید و از من در دوربین عکس بگیرد تا بعداً تجدید نظر کند و نقایص را شناسایی کند.

من هنوز در حال تحصیل بودم و آژانس مدل Zaitsev پیش از این مرا برای کار فرستاده بود. سپس اولین نمایش های مد من در "جمله مد روز" برگزار شد. سپس آنها شروع به دعوت من به تیراندازی های مختلف کردند. من هنوز در هیبت بودم ، اما استعداد من ، با کمک مربیان باتجربه ، آشکار شد. اعتماد به نفس آمد.

وقتی افراد مسن سعی می کنند رفتار کنند یا مانند جوانان به نظر برسند ، این اغلب باعث خنده می شود: تلاشی مضحک برای بازگشت دیروز …

زیبایی سلامتی است که ظاهر شده است. باید طبیعی و فردی باشد. و آنچه شما در مورد آن صحبت می کنید بد سلیقگی است که به سن بستگی ندارد.

سلامتی گاهی حتی برای جوانان یک مشکل بزرگ است

بله ، اما این بیشتر به دلیل داروی روسیه است. اگر پزشکان همه آنچه را که می رفتند قطع کنند ، اکنون با شما صحبت نمی کنم. در حال حاضر ، پزشکی در روسیه با موفقیت پیشرفت کرده است. چنین مفهومی به عنوان پزشک zemstvo وجود داشت. او به شفای مردم مشغول بود - یعنی بدن آنها را به سلامت برمی گرداند. پس از انقلاب اکتبر ، کشور ما مفهوم متفاوتی از پزشکی را به کار برد - مفهوم آلمانی ، وقتی هر متخصص با درمان اندام جداگانه ای سروکار دارد. حالا برای هر جوش یک متخصص وجود دارد و او بدون اینکه متوجه بقیه بدن شود آن را درمان می کند. در نتیجه ، بیماران بیشتر و بیشتر می شوند.

در اسرائیل یک بار اعتصاب دو هفته ای از پزشکان صورت گرفت که در این مدت 30 درصد مرگ و میر در آنجا کاهش یافت.

ما برای دیدن متخصصان چنین صف هایی داریم که چنین کاری تفاوت چندانی با اعتصاب ندارد

طب مدرن غربی با اپیدمی ها مقابله کرده است و مانند این ، پزشکی جایگزین را با این موفقیت تحت الشعاع قرار داده است.مردم دیگر در کل شهرها به دلیل بیماری نمی میرند ، امید به زندگی دو برابر شده است. اما اکنون این دارو به سادگی سرعت رشد بیشتر ، به ویژه داروی داخلی را کاهش می دهد. به نظر می رسد که پزشکان ما به دلیل ناآگاهی از ماتریالیسم تاریخی و مارکسیسم-لنینیسم از اخراج می ترسند.

صحبت های ما در مورد سلامت مستمری بگیران به بحث در مورد تعداد بیمارستان ها و تخت ها ، داروهای رایگان و غیره گره خورده است. اما هیچ کس در مورد لزوم مراقبت از کیفیت آب و تغذیه مناسب صحبت نمی کند.

Image
Image

صفحه فیس بوک ایرینا بلشوا

آیا ما همان چیزی هستیم که می خوریم؟

دقیقا. و در حال حاضر حتی بستنی معمولی در ترکیب آن اساساً به یک ماده سمی تبدیل می شود. برخی از محصولات نیاز به هشدارهایی دارند که مانند سیگار نوشته می شوند. به عنوان مثال روی نوشابه شیرین.

بدن سالم 80 درصد آب است و کیفیت آب مصرفی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. و ما غالباً آب تمیز را با این نوشیدنی های نامفهوم جایگزین می کنیم … حتی آب از کولرهای اداری نیز گزینه ای نیست.

خروجی کجاست؟

ژاپنی های کنجکاو ثابت کرده اند که آب باید قلیایی باشد و سطح Ph آن 8 باشد. این آب با ساختار بسیار بالا است. شما احتمالاً فیلم مربوط به آب را دیده اید ، جایی که مولکول ها در یک دانه برف کامل به صف می شوند.

افراد مسن ، برخلاف نوزادان ، در حال حاضر 70 درصد آب دارند و مغز از کمبود آب بدن برخوردار است. این روند بر توانایی های فکری و بنابراین کیفیت زندگی تأثیر می گذارد. به همین دلیل است که بسیاری از افراد مسن از تلفن های دکمه ای استفاده می کنند و دلیل نیاز به اینستاگرام را نمی فهمند.

به طور جدی ، ما به یک برنامه آب صحیح دولت نیاز داریم. از تجربه خودم ، من دیده ام که چقدر سخت است که مردم را متقاعد کنیم که باید با دقت به آنچه و چه می نوشند نزدیک شوند.

آب مناسب را از کجا تهیه کنیم؟

من از آب فیلتر شده ای استفاده می کنم که با مرجان ژاپنی تصفیه می شود. اطلاعات کافی در این زمینه در اینترنت وجود دارد. چنین آبی علاوه بر قلیایی بودن ، دارای پتانسیل اکسایش ردوکس مورد نیاز است ، کشش سطحی پارامتری است که بر نحوه نفوذ آب به سلولهای بدن تأثیر می گذارد.

اما علاوه بر آب ، انگیزه روشنی برای تسلط بر شبکه های اجتماعی داشتم و دارم که بعضی اوقات مردم فاقد آن هستند. در اینجا همسایگان من به دوره های سواد رایانه رفتند ، اما چیزی به آنها نمی داد. شاید فقط یک احساس خوشایند باشد که آنها به جایی مشغول هستند و مشغول کاری هستند.

انگیزه شما چیست؟

پس از موفقیت من بر روی تریبون ، مردم با دیدن عکس های من در شبکه های اجتماعی ، شروع به درخواست مشاوره کردند: چه چیزی بخورند ، چگونه از خود مراقبت کنند و غیره. اگر سهم محبوبیت نبود ، تجربه من به سختی مورد تقاضا قرار می گرفت. و بسیار مهم است که هر شخصی بتواند دانش و مهارت مفید را با دیگران به اشتراک بگذارد.

در مورد بازنشستگی چه می توانید بگویید - چقدر به آن وابسته هستید؟

درآمد منفعل ، یک سکه برای یک تکه نان و اجاره برای یک آپارتمان وجود دارد. اما به طور کلی ، همه این صحبت ها در مورد بازنشستگی است … وقتی بعد از دانشگاه به کار آمدم ، کنار من یک زن ، معاصر من بود. او تقریباً هر روز می آمد و با آه سنگینی می گفت: "ترجیح می دهم بازنشسته شوم." می بینید که متنفر بودن از شغل شما برای سلامتی مضر است. وقتی فعالیت حرفه ای یک شخص نیز سرگرمی مورد علاقه او باشد ، پس می توان درباره چه نوع مستمری صحبت کرد؟

در مورد سلامتی نیز می توان همین را گفت: اگر فردی آگاهانه زندگی کند و برای زندگی ارزش قائل باشد ، غذا را به دارو تبدیل می کند و نه برعکس. آنها می گویند ، در کشور ما ، بسیاری از افراد ، رژیم غذایی را بعنوان چیزی ملال آور و نفرت انگیز تصور می کنند ، دانه های چیا و گندم سیاه جوانه زده نفرت انگیز هستند و خوشبختی یک شال با کنیاک است.

آیا به مرگ فکر می کنید؟

افکار ما بسیار بیشتر از آن است که فکر می کنیم پدیده های مادی هستند. و این اتفاق می افتد که یک شخص به دلیل این واقعیت که قبلاً عطش خاصی به مرگ داشته است ، تمرکز بر آن می میرد. در مورد نگرش من نسبت به مرگ … من چندین مراقبه با رئیس م Instituteسسه تناسخ ماریس درشمانیس و شاگردانش انجام دادم. بسیار موثر است. شما زندگی های گذشته را به یاد می آورید ، می بینید همه چیز واقعی است ، مانند یک فیلم.معلوم شد که مردن اصلاً ترسناک نیست.

آیا فرزند ، نوه دارید؟

نه من این انتخاب را کردم شاید این به این دلیل باشد که من در یکی از زندگی های گذشته ام فرزندان زیادی داشته ام. و او با خسارات و نگرانی های زیادی همراه بود.

زندگی جنسی ویژگی مهمی در کیفیت زندگی است. در کشور ما ، رابطه جنسی به عنوان یک شغل منحصر به فرد برای جوانان تلقی می شود …

این همان مارکسیسم-لنینیسم است - اعتقاد به آگاهی جمعی. چرا موسی چهل سال یهودیان را از بیابان هدایت کرد؟ که نسلی که به یاد بردگی افتادند از بین رفتند. بنابراین ، چهل سال دیگر همه چیز را خواهیم داشت. اما ، دوباره ، موارد زیادی به سلامتی و کیفیت روابط بین افراد بستگی دارد. اگر یک زن و شوهر فقط به دلیل داشتن یک آپارتمان مشترک با یکدیگر زندگی می کنند ، این یک چیز است. و اگر آنها عشق متقابل را حفظ کنند ، می توانند تا صد سال رابطه جنسی برقرار کنند.

اما اکنون ، همانطور که بسیاری معتقدند ، ما در حال بازگشت به عقب هستیم - به سنت های شوروی و ارزش های ارتدکس

مهم است که درک کنیم جامعه ما یکدست نیست. شما می توانید به یک لایه دیگر بپیوندید که در آن مردم با جهان بینی و سبک زندگی خود متحد شوند. به عنوان مثال ، گیاهخواران ، مواد غذایی خام وجود دارد. آنها جشنواره های شگفت انگیزی ترتیب می دهند که من هنوز به دلیل فیلمبرداری در هیچ یک از آنها نیامده ام. با این وجود ، آنها را در شبکه های اجتماعی دنبال می کنم. اینها افراد خوشبختی هستند و همان کودکان خوشبختی را که حفر نشده اند ، فریاد نمی کشند تربیت می کنند.

جامعه دیگری نیز وجود دارد. به زمین بازی بروید و مادری چاق را در آنجا می بینید که به کودک فریاد می زند: "فرار نکن ، پرش نکن". او نه از خودش مراقبت می کند و نه. بر این اساس ، این بچه ها به اندازه والدینشان منفعل رشد می کنند. هرکس کجا می رود انتخاب می کند.

توصیه شده: