من در یک توپ آتش به پایان رسیدم

من در یک توپ آتش به پایان رسیدم
من در یک توپ آتش به پایان رسیدم

تصویری: من در یک توپ آتش به پایان رسیدم

تصویری: من در یک توپ آتش به پایان رسیدم
تصویری: سشوار حرفه ای! چگونه برای نگهداری سشوار! نحوه انتخاب یک سشوار! 2024, آوریل
Anonim

جین هیلی ، 60 ساله ، به دیلی میل گفت که او در سن 9 سالگی تقریباً سوخته است.

Image
Image

در آن روز سرنوشت ساز ، 11 آگوست 1969 ، جین در اردوگاهی به همراه دوستان و برادر بزرگتر پیتر بود ، نه چندان دور از خانه آنها. به آنها الکل متیل فروخته شد تا در اجاق گاز استفاده کنند. در حالی که بچه ها مشغول بازی بودند ، مقداری مایع به پیش بند جین ریخت. یکی از پسران یک کبریت روشن را روی بطری مشروبات الکلی انداخت که در کنار جین در یک گلوله آتش بود.

Image
Image

بایگانی شخصی

"من آن را به وضوح به یاد می آورم ، آتش سوزی تازه رخ داده و اکنون گردن و سینه من در شعله های آتش است. با وحشت ، پریدم عقب و دویدم آن طرف میدان. این بهترین تصمیم نبود ، باد فقط آتش را شعله ور می کرد. همسایه ما را دید ، از حصار پرید و مرا به زمین انداخت تا شعله های آتش را از بین ببرد."

جین در اثر سوختگی هیچ دردی احساس نمی کرد اما بوی آن را حس می کرد.

"گوشت سوخته هرچه وحشتناک به نظر می رسد بوی شیرینی دارد. هنوز هم آن را به یاد دارم. پدرم مرا سوار اتومبیل کرد و به بیمارستان منتقل کرد. وحشت را در چشمان او دیدم."

Image
Image

بایگانی شخصی

پزشکان پس از معاینه جین ، به والدین وی هشدار دادند که ممکن است شب زنده بماند. هر چهار ساعت یکبار ، پرستاران دختر را تحویل می گرفتند و او را از درد جیغ می کشیدند. پزشکان برای کمک به ترمیم سوختگی سریعتر ، پوست خوک و انسان را بالای پوست او قرار دادند.

"این وحشتناک است ، اما آنها همه تلاش خود را برای نجات جان من انجام دادند."

وقتی باند از سر جین برداشته شد ، گوش های او از بین رفت.

"فرانک رابینسون جراح فوق العاده من است که به طور کامل من را ترمیم کرد. با تشکر از او ، من هفت هفته دیگر قادر به نشستن و حرکت در بیمارستان بودم."

Image
Image

بایگانی شخصی

عکس فرانک رابینسون

سوختگی جین به حدی بود که چانه او را به سینه اش فشار دادند و والدینش باید تصمیم بگیرند که آیا یک عمل جراحی تهدیدآمیز انجام دهد یا خیر. و اگرچه این عمل موفقیت آمیز بود ، این دختر برای چند هفته از درد رنج می برد.

Image
Image

بایگانی شخصی

"من فقط نه ساله بودم ، اما همه آن را تحمل کردم. بسیاری از موقعیت های ناخوشایند در ارتباط با واکنش مردم به ظاهر من وجود دارد. زمانی که در اتوبوس بودم ، در آن زمان گوشهای مصنوعی داشتم. گوشواره های بزرگ را بهم چسباندم و در بعضی از مواقع گوشم درست جلوی مرد افتاد ، به نظر می رسد که او شوک بزرگی داشت."

"سالهاست که من با بچه ها رابطه برقرار نمی کنم. من سعی کردم فقط شب ها ، مثلا در کلوپ های شبانه ، با مردم ارتباط برقرار کنم. هیچ کس در آنجا جای زخمهای من را نمی دید. یک روز با پسری آشنا شدم و در آخر خوابیدیم. صبح او به من برگشت و گفت: "من تو را خیلی دوست دارم ، اما نمی توانم جای زخمهایت را بپذیرم."

با وجود این جین دوست پسرهای زیادی داشت اما اولین رابطه جدی او از 21 سالگی آغاز شد. آنها دوازده سال در کنار هم ماندند. این زوج اندکی قبل از تولد پسرشان جیمز از هم جدا شدند اما در چهار ماهگی او درگذشت.

سپس جین با شوهرش کریس آشنا شد ، پس از یک رابطه عاشقانه گردباد ، در سال 1989 آنها تصمیم گرفتند که ازدواج کنند. یک سال بعد ، آنها صاحب یک دختر به نام لورا شدند. جین می گوید آنها تقریباً مانند بهترین دوستان با او بسیار نزدیک هستند.

جین اجازه نداد این حادثه زندگی او را تحت تأثیر قرار دهد ، بنابراین به سراغ پسری رفت که کبریت را انداخت.

"من می خواستم او بداند که او بی گناه است. داروخانه ای که الکل متیل به بچه ها می فروخت مقصر است. چرا والدین ما اجازه دادند شب را با اجاق گاز بگذرانیم. از این گذشته ، اگر به آن فکر کنید ، افراد زیادی مقصر هستند. اما بعد زمان دیگری بود و بچه ها به تنهایی خودشان بودند."

جین اکنون تجارت لوازم آرایشی و بهداشتی خود را دارد.

Image
Image

بایگانی شخصی

"پس از سوختگی ، پوست من بسیار خشک بود. مدتها بود که کرم مناسبی پیدا نمی کردم. در بعضی از مواقع به ذهنم خطور کرد ، چرا خودت را ایجاد نمی کنی؟ نتیجه SeaCreme است که اکنون در تمام فروشگاه های بزرگ انگلیس به فروش می رسد."

او می گوید بسیاری از افرادی که با تشکر از او مشکلات مشابهی را دارند که می گوید.از این گذشته ، او به نظرات دیگران توجه نمی کند و زندگی کاملی دارد.

توصیه شده: